|
|
شیلنگ
|
منصوره خانم به همه چی " شیلنگ" می گرفت. سر خونه تکونی عید, شیلنگ صورتی وصله دار دراز حیاط رو ور می داشت می کشید تو خونه . در و دیوار و سقف و کف و یخچال و مایکرویو میز و صندلی . همه و همه رو " شیلنگ " می گرفت. بعدش هم تا عصرطول می کشید اینها رو خشک کنه. بر خلاف خونه های این ور آب , اونجا دستشویی و اشپز خونه " کفی" داشتن و آب می رفت پایین. اما " شیلنگ " گرفتن منصوره خانوم فقط به اینها ختم نمیشد. یه بار هم به کتابهای توی زیر زمین رو شیلنگ گرفته بود. وقتی دلیلش رو ازش پرسیدم گفت که هیچی مثل آب کثافت سوسک رو پاک نمی کنه! چند وقتیه که پنجره های مغز باز بوده. این بغل هم ساختمون سازیه ,کلی گرد و خاک اومده تو. سر منصوره خانم خلوت بشه بگم یه سر بیاد شیلنگ بگیره بهش. خوبه که خودش خشک میشه. |
Sunday, September 04, 2005
|
|
|