بازرگآنلاین

 

 

 

تماس
ایمیل
مسنجر
 
وبلاگ دوستان
مینوشکا
شاهین
حسین خاکی
حسن
عمو پژمان†
 
آرشیوˆ
March 2004
April 2004
May 2004
June 2004
July 2004
August 2004
September 2004
October 2004
November 2004
January 2005
February 2005
March 2005
May 2005
June 2005
July 2005
September 2005
December 2005
January 2006
May 2006
August 2006
September 2006
November 2006
February 2007
March 2007
May 2007
 
آمار
 
 

 



زندان دروس-بخش یک (روز اول)


8 صبح اولین روز مهر 1360 به زندان دروس در خیابان یخچال منتقل شدیم. مقررات زندان رو روز اول باهامون در میون گذاشتن: شلوار جین ممنوع, جوراب سفید ممنوع, ساعت مچی ممنوع, آستین کوتاه و تی شرت ممنوع, کتانی ساق بلند ممنوع ,موی که به دست بیاد ممنوع , داشتن ویدئو در خانه ممنوع و هزار و یک ممنوع دیگر. سپس مجازاتها رو اعلام کردند که به "محروم شدن"ها شهرت داشت. داخل زندان نسبتا" شیک و مجهز بود. ساختمان قدیمی بود که از اتاقهاش به عنوان کلاس استفاده میشد. با حیاطی زیبا و استخری بزرگ . زندانیان سال اول در ساختمانی جدا از باقی زندانی ها نگهداری میشدن و هر گونه رفت و آمد بدون اجازه بین این ساختمانها مستحق محرومیتهای شدیدی بود. درختان توت فراوانی در زندان وجود داشت که اغلب توسط زندانیان به منظور نگهداری کرم ابریشم , عاری از برگ شده بود. ساعت کار زندان 7 صبح تا 5 بعد از ظهر بود. 4 برنامه برای صبح, ظهر:نماز_غذا,و 2 برنامه برای عصر. والدین می بایست هنگام سوار و پیاده کردن زندانی تمام شئونات و بالاخص چادر رو رعایت می کردن.در اولین ساعتها به ترتیب قد ردیف شدیم. به "بخش" الف-ب-ج تقسیم شدیم. مسئول بخش ما (ب) " ریش حنا" بود و ظاهری مهربون داشت.بعد از تقسیم, سرود خووندیم و شعار "مرگ بر" را برای اولین بار بصورت دسته جمعی نثار نصف کره خاکی و کلی از هموطننان کردیم.
استخر خالی و کوچک زندان , زمین فوتبال به حساب میومد. و بدین ترتیب کفش کتونی قهوهای نوئی که از کفش "بلا" نزذیک زندان خریده بودم , آب بندی شد.

Wednesday, April 28, 2004