بازرگآنلاین

 

 

 

تماس
ایمیل
مسنجر
 
وبلاگ دوستان
مینوشکا
شاهین
حسین خاکی
حسن
عمو پژمان†
 
آرشیوˆ
March 2004
April 2004
May 2004
June 2004
July 2004
August 2004
September 2004
October 2004
November 2004
January 2005
February 2005
March 2005
May 2005
June 2005
July 2005
September 2005
December 2005
January 2006
May 2006
August 2006
September 2006
November 2006
February 2007
March 2007
May 2007
 
آمار
 
 

 


زندان دروس 4  و لاک پشت

سال 5 و 6 زندان بود . عید رفتیم شمال . تو "شهرک" یه مرداب بود پر از مار و لاک پشت . بچه های اون ور سیم خار دار که دهاتی بودن تا کمر می رفتن تو باتلاق , لاک پشت می گرفتن می آوردن لب سیم خار دار. از این ور "کامی" های شهرک با دوچرخه هاشون " استپ" می کردن و از پول عیدیشون سنگ پشت می خردین. 

یه مدتی که گذشت با بچه های اون ور سیم رفیق شدم .حالا همه لاک پشتاشون رو در جا می خریدیم (با پسر خاله) و جنس فقط دست ما بود و خلاصه می تونستیم این ور سیم هر جا خواستیم بفروشیم. لاک پشت 5 تومنی رو 50 تومن این ور سیم می فروختیم و خلاصه تو چند روز عید کلی کاسبی کردیم. برگشتنه به این فکر افتادم که چنتایی لاک پشت بیارم زندان به بچه  مایه دارهای زندان بفروشم و همین کار رو کردم.

5و6 تا لاک پشت تو زندان فروخته بودم و تازه داشت کاسبی می گرفت که یکی از "آنتن ها" خبر رو به گوش " بز ریش " رسوند. معدود کسانی هستند که می تونن ادعا کنند تو زندان دروس "آنتن" نبودند. این دفعه آنتن " بافنده شعر" بود. ظاهرا" چون حاضر نشده بودم لاک پشت رو با آرمیچر جارو برقی عوض کنم. خلاصه یه روز بی خبر اومدن سر کلاس و کیف ها رو گشتن. تو کیف من هم به مقداری "کاهو = غذای لاک پشت" و وجه نقد دست پیدا کردن.

رای دادگاه حجتیه بدین شرح بود: محرومیت از دیدن فیلم " قلعه عقابها" , سه جلسه محرومیت از زنگ ورزش و از همه مهمتر درج در "پرونده ارسالی برای دبیرستان"



Tuesday, July 27, 2004